. دختـری با دامـن ِ حریـر .

کاشْ می شُدْ همهِ یِ سُکوتْ-امْ را برایَتْ بنویسَمْ ... تا ببینیْ اینْ مثنوی ِ نانوشتهِ... چهِ قدرْ حرفْ...برای ِ گفتنْ دارد...

. دختـری با دامـن ِ حریـر .

کاشْ می شُدْ همهِ یِ سُکوتْ-امْ را برایَتْ بنویسَمْ ... تا ببینیْ اینْ مثنوی ِ نانوشتهِ... چهِ قدرْ حرفْ...برای ِ گفتنْ دارد...

مسئله ی بی جواب تمرین 3 ، ص اول!

سر کلاس ریاضی وقتی معلم گفت کتاب ها روی میز فقط خودم بودم! 

صدایش آمد...: نگین! پای تخته! تمرین ۳!!! 

بچه ها تخته رو به ۳ قسمت تقسیم کنید..... 

گچ زرد و بر میدارم و قسمت خودم رو جدا میکنم از بقیه! 

اضطرابی دارم که فقط خدا میداند... 

معلم کتابم رو میگیرد... آه... جواب ها... حالا چیکار کنم؟ 

قلبم بشدت میزند...دستم میلرزد... 

کمی خودم رو با پیدا کردن گچ سرگرم میکنم... 

برمیگردم...هیچ کدوم از بچه ها نگاهم نمیکنند تا جواب رو بهم بگویند! 

معلم برمیگردد و میگوید: چی شد پس؟؟؟! 

با گچ های رنگی روی تخته ی سیاه زندگیم مینویسم: ج تمرین ۳! ص اول!!! 

معلم دوباره سوال رو برایم میخوند... 

خیلی ساده است... 

اما پیچیده! 

خدایا کمک کن! 

صورت مسئله از آینده حرف میزند... 

کمی فکر میکنم... 

هیچ معادله ای در ذهنم نیست! 

یجای کار گیر است. 

نه! اتحادها به هیچ دردی نمیخورند...! 

این یک معادله ی سخت است... 

خدایا با کدوم روش حل میشود؟  

فکرم به بن بست رسیده... 

حوصله همه سر رفته است...! 

به کفشهایم زل میزنم! 

به بندهای رنگیش لبخند میزنم. نخی که از دکمه ی مانتوام آویزان هست توجهم را جلب میکند! 

یه نخ مزاحم! 

دور انگشتم میپیچمش و میخوام جدایش کنم که دکمه ی مانتوام می افتد...!! 

وای...اگر ناظم ببیند... باید سنجاق قفلی پیدا کنم! 

نیست! هیچ سنجاقی نیست که دوسر مانتوام را بهم وصل کند...چه بدبختیه بزرگی! 

از روی بورد سوزنی برمیدارم! موقع وصل سوزن به دستم وارد میشود...! 

نگاهی به دستم می اندازم کمی هاله ی قرمزی دورش را گرفته!!! 

پایم را جابجا میکنم... 

زیر پایم گچی جان به جان آفرین تسلیم میکند! 

همین موقع نگاهم به سطل کنار در میماند... 

چقدر ساده اون گوشه وایساده و به چشم من زل زده!!! 

آخرین چیزی که از سطل معلوووم است پاکت آب پرتغال سن ایچ است! 

برای من است... 

تیک تیک ساعت روی اعصابم راه میرود... 

معلم با خودکارش رو میز میزند...ساکت

مچ دست راستم را نگاه میکنم تا ساعت رو ببینم... 

یاد حرف مدیر میافتم که گفت: اینجا مدرسه است! اون بند ها و مچ بند رو از دستت در بیار!!! 

از یادآوری اون خاطره حرصم میگیرد...دستم را روی بندهای رنگی ای که مچ چپم رو دور زدند میکشم و میگویم فکرش رو هم نکن! 

هوا چقدر گرم شده است... 

مقنعه ام را از سرم پایین میکشم..دور گردنم می افتد! 

سرم رو پایین می اندازم.... موهایم دور گردن و گوشم رو میپوشانند! 

به زمین نگاه میکنم! 

قیافه ی معلم دین و زندگی به سراغم می آید که میگوید: دخترم٬ شلوار بگی در مدرسه خوب نیس! همچنین موقع راه رفتن نجس می شود چون پاچه هایش زیر کفشت است! 

اصلا فکرش را قبول ندارم! 

پوزخندی میزنم و میگویم گناهش پای من است!!!  

 

صدای زنگ من رو از خاطراتم بیرون میکشد! 

تازه یادم می افتد که من برای مسئله ی ریاضی اینجا آمده ام... 

معلم دستی به شونه ام میزند و میگوید: نگین! از تو بعید بود. ۱ساعته پای تخته ای! واقعا نمیدونی ۱+۱ چند میشود؟! باید برایت فوق برنامه بذارم... 

و میرود... 

بچه ها با خنده کیفهای ولویشان رو جمع میکنند و میروند!! 

کلاس خالی میشود و من هنوز پای تخته هستم! 

برمیگردم! 

به صورت مسئله نگاه میکنم! 

  

?=1+1 

با کمی مکث مینویسم... 1+1=2 !  

و زیرش: من + تو = ما ! 

  

من هم میروم! کیفم رو از روی زمین برمیدارم! 

چه کیف آشفته ای! ! 

یک بندش را روی شونه ام میندازم تیپم رو درست میکنم! و میروم... 

دستم را در جیبم میبرم! چند گچ بین انگشتانم وول میخورند! 

گچ؟ از کجا؟ آهان! همون موقع پای تخته برداشتم!! 

مسیرم رو تغییر میدهم... 

در خیابان سرنوشت... گچ صورتی ای از جیبم در می آورم... بهش لبخند میزنم و میگم : سلام! میتونی کمکم کنی؟ 

کیفم رو روی جدول های ساکت و بی گناه خیابووون میذارم!! 

با گچ صورتی... مسئله ی امروز رو حل میکنم... تا همه بفهمن که من هم بلدم! 

 من نیازی به فوق برنامه ندارم! 

اما این بار... مسئله رو با شکل حل میکنم... 

  

 

تو... من... ما! 

جواب مسئله همین است!!!   

..............................................

پ.ن: 

1. همینجوری نوشتم... 

2. خیلی طولانیه! 

3. مغزم واقعا بن بست شده! 

4. میخوام ترمز کنم وگرنه در این بن بست تصادف شدیدی میکنم! 

5. میخواهم پیچ لبخندت را دور بزنم! 

6. دوسش دارم: 

بعضی وقتا دوستانمون رو می پیچونیم و با بی رحمی از کنارشون میگذریم... 

بعضی وقتا هم نمیتونیم چون خودمون تو پیچیم! 

من همیشه تو پیچ بودم و نتونستم کسی رو بپیچونم! 

اما تو خوب من رو پیچوندی...

نظرات 75 + ارسال نظر
لیلی سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:38 ب.ظ http://kavire-teshne.blogsky.com

سلام جیگر وبلاگ خیلی قشنگو جالبی داری پیش ما بیا
kavire-teshne.blogsky.com

مرسی خانومی.حتما

کیانا سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:19 ب.ظ http://namehayeekhatkhati.blogfa.com

نگین بی نهایت قشنگ بود
خیلی خیلی خیلیی زیاااااااااااااااادد
فکر کنم من به یه فوق برنامه نیاز دارم

مرسی کیانا جووووووونیم
پس با همدیگه بریم

نیلوفر سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:40 ب.ظ http://khoneye-dewdrop.blogsky.com/

اپم _________________$$$$___$$$$
_خوشحال__________$$$$$$$_$$$$$$
__میشم____$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$$$
_سر__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$$$
بزنی$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
___$$$_$$_$$$$$$$$$$$$$$$$_$$$$$
__$$$$$_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
__$$$_$$_$$$$$$$$$$$$$$$$$_$$$
__$$$_$$_$$$$$$$$___________$$$$
_$$$$$_$$$$$$$$$$$___________$$$
_$$$_$$_$$$$$$$$$$
_$$$_$$_$$$$$$$$$$
_$$$_$$_$$$$$$$$$$$
$_$$$$$$__$$$$$$$$$
$_$$$$$$___$$$$$$$$
_$$$$$$$$$__$$$$$$$
$_$$$$$$$$___$$$$$$
$$_$$$$$$$$___$$$$$
$$$_$$$$$$$$__$$$$$$
_$$$_$$$$$$$$$_$$$$$
$$$$$ __$$$$$$$$_$$$$
$$$$$$$ __$$$$$$$$$__$
$_$_$$$$$__$$$$$$$$$_$$$$
$$$__$$$$$__$$_$$$$$$$_$$$$
$$$$$$_$$__$$$$$$$$$$$$$$$
_$$$$$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$
__$$$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$__$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$__________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$____________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$_______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$_______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$____________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
__________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
$__$$$$$$$$$$$$$____$$$$$$$$$$
_$$$__$$_$$________$$$$$$$$$$$
_$$$_$$_____________$$$$$$$$$$
_$$_$$______________$$$$$$$$$$
_$$$$________________$$$$$$$$$$
_$$$$_______اپم_______$$$$$$$$$$
__$$$____خوشحال_______$$$$$$$$$
$________میشم_________$$$$$$$$$
$________سر__________$$$$$$$$$$
$_________بزنی_______$$$$$$$$$$$
$____________________$$$$$$$$$__$$$$$
$___________________$$$$$$$$$$$$$$$$$$

نیلوفر سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:46 ب.ظ http://khoneye-dewdrop.blogsky.com/

خیلی از معلم های که پای تخته میبرن بدم میاد اعصابم و داقون می کنند
مطلبت خیلی قشنگه چه ذهن خلاقی داره بابا ای ول

خواهش میکنم! خواهش میکنم! ای بابا...چقدر تعریف میکنی!!!!
همه معلمها گلم اینطورین!

faryad سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:23 ب.ظ http://2010shabshekan.mihanblog.com

تحریم چرا؟موافقیدیامخالف؟؟http://www.box.net/shared/huyccbizrk ----- http://i25.tinypic.com/16a8ab8.jpg

!!!

سامانتا سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:38 ب.ظ http://f16.blogfa.com

اگر چه طولانی بود و همینجوری نوشته شده ولی مثل همیشه قشنگه...!
همیشه یه منی وجود داره و یه تو....!
...
.....
...
.....
...
دنبال یه نوشته خوب می گردم که بشه راجع به این نوشتت نوشت ولی ذهنم به حرفی و نظری و دست نوشته ای نمی رسه.
نمی خوامم که بشه شعار و تو این برداشت رو بکنی.
پس هیچی نمی نویسم. شاید این بهترین باشه.

مرسی گلم

lps سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:08 ب.ظ http://lps.blogfa.com

upam zod bia sar bezan bodo bodo

محمد چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:27 ق.ظ http://migam.blogsky.com

سلام نگین .
خیلی قشنگ بود . از دختری به سن تو بعید داشتن یه همچین قلمی . آدم دوست داره مطالبتو تا آخر بخونه . این مطلبت چند تا خاطره ی گم شده رو واسم زنده کرد . از کلاس درس تو دبیرستان , از دوستای مدرسه و معلمایی که الان قدرشونو میدونم . و همچنین کسی که الان باهاش لفظ (ما) رو به وجود آوردیم .
راستی یه نظر سنجی گذاشتم , منتظرت هستم .

مرسی...واقعا اعتماد به نفسم رفت بالا
لفظ ما...؟ چرا لفظ؟

محمد چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:53 ق.ظ http://migam.blogsky.com

سلام
منظور بدی نداشتم . خدای نکرده دلیل بر جسارت نباشه . ولی قبول کن بلانسبت شما آدما چه دختر چه پسر تو این سن که سهله , حتی تو سن های خیلی بالاتر دنبال یه قل دو قلشونن . از نوشتن و خیلی چیزای دیگه شر در نمیارن . معمولا معلمای ادبیات میتونن اینجوری بنویسن . نه منو امثال من که جز خنده و تفریح و ظاهرسازی دنبال چیز دیگه نیستم .

اختیار دارین...مرسی

محمد چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:02 ق.ظ http://migam.blogsky.com

بازم سلام
به نظر من کلمه (ما) جز یه لفظ واسه خوش کردنه همدیگه نیست .
الان برای داشتن طرفی که خیلی دوسش داری باید خیلی فاکتورها رو داشته باشی .که شاید داشتن خیلی هاش واسه یکی مثل من (که امثال من تو جامعه زیادن) چیز محالی باشه . (چه دختر چه پسر)
پس طرف به محض ملاحظه کیس بعدی همون کلمه رو با همون لحن مهربونی بهت میگه .
این چیزیه که تو زندگیه سه تا از نزدیکترین دوستام که با هم زندگی میکنیم پیش اومده و من از نزدیک این فاجعه رو واسه دوستام دیدم .
البته خوشبختانه الان با کسی هستم که دوسش دارم . امیدوارم یه همچین مسئله ای واسم پیش نیاد که . . .

جواب دادم به خودتون! حوصله ندارم اینجا هم بنویسم.
براتون آرزوهای خوبی دارم

گربه تنها چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:48 ق.ظ http://devil-angel.blogsky.com/

روی هم رفته بیشتر از این ها میشه
روی هم نرفته میشن ۲ تا

سامانتا چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:53 ق.ظ http://f16.blogfa.com

منظورم همون بود دیگه

دختر شب های برفی چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ب.ظ

من اگر ما نشوم تنهایم
تو اگر ما نشوی خویشتنی
چه کسی می خواهد
من و تو ما نشویم
خانه اش ویران باد...
خیلی عالی بود نگین ِ عزیزم...

مرسی عزیزم...منتظرت بودم که بیای

(ساناز) چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:53 ب.ظ http://alone111.blogsky.com

سلام عزیزم
خیلی قشنگ نوشتی
چی شده گلم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا اینقدر مغز تو درگیر کردی آخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چی بگم؟

کیانا چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:57 ب.ظ http://namehayeekhatkhati.blogfa.com

میگم خیلی سعی کردم اما این دفعه هم اول نشدم ولی خوب شد بار سووووتی ندادم
تو دفتی پا تخته خودتو باختی !؟ نه پس ماااااا میتونیم نگین

از دست تو!

موچه کوچولو چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:08 ب.ظ http://koocholoamin.blogsky.com/

اوهوم میفهمم چی میگی
میدونم چی میگی
و میفهمم چی میگی!
ولی اگه دفعه بعد معلم گفت بری ای تخته بگو نوچ
اخرش چی میشه مگه؟
میزنی آش و لاشش میکنی دیگه

چشم! مرسی از توصیت

کیانا چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:27 ب.ظ

الان داشتم نظری گکه گذاشتمو میخوندم
چه همه غلط غلوط نوشتم
خوب پس منو تو میریم خاکی هم میریم
ولی من فکر کنم هز کاریم بکنیم اونا بفهمن ما از فامیلای انیشتنیم و لو بریم یههوووو فکر نکنن خودشیم !؟؟

آره دیگه! الان نیاز به یه بیابوووون داریم
نه بابا! موهامون رو اوتو میکنیم

سینا چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:31 ب.ظ http://sina1.blogsky.com

سلام نگین جون
خیلی جالب و شیرین نوشتی ،خوشم اومد
چه جوری بگم بابا ای ول از این پستت .

ممنون که بهم سر زدی .
خوش باشی .

همینجوووری که گفتی کلی خوووشحال شدم

فائزه چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:26 ب.ظ http://aro0sak.blogsky.com/

سلام آپم بیا منتظرم

آناهیتا | وبلاگ هنری - آموزشی یادگار چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:08 ب.ظ http://lally.blogfa.com

سلام نیگولی! خیلی قشنگ بود جیگرم پیش دختر خاله ات بیا و از نظرات قشنگت بهره مندش کن!
میگم منم تازگیا خیلی به اون رشته ای که تو علاقه مندی، علاقه مند شدم. البته از اول عاشقش بودم، اما حالا بیشتر شده...چی کار کنیم؟!
.•**•. وبلاگ هنری – آموزشی یادگاری ها ------» http://lally.blogfa.com .•**•.
.•**•. گالری عکس یادگاری ها ------» http://lally2.blogfa.com .•**•.

سلام دختر خاله جوووووووووووووووووون
همین پایینا ازت کلی تعریف کردم! نخوووندی؟
هیچی! یواشکی میریم هنر بعد مامانامون رو میذاریم تحت عمل انجام شده

محمد حسین چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:08 ب.ظ http://toranjnet.tk

وبلاگ تو رو دست وبلاگ من زده ...
آفرین به این وبلاگ
و آفرین به این سلیقه

من برا هر وبلاگی نظر نمی دمااااا.

واقعا مرسی!
بله! الان فهمیدم

محمد حسین چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:11 ب.ظ http://toranjnet.tk

ضمنا لینکت کردم

کیانا چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:57 ب.ظ http://namehayeekhatkhati.blogfa.com

راجع به کاری که میخوایم بکنیم خیلی استرس دارم
و نگرانم
( سعی کردم این دفعه غلط نداشته باشه به امید خداااا الهی امین )

عزیزم اونا بیشتر از ما استرس دارن
خدا رو شکر نداشت

سینا پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:20 ق.ظ http://sina1.blogsky.com

یه چیز دیگه ، من می تونم لوگوی بلا گتو تو وبلاگم بذارم ؟
لوگوی قشنگیه .

خواهش میکنم! بفرمایـــــــــید

نگار پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:47 ق.ظ http://nig00li.blogfa.com

سلام.چطوووووری؟

منم دلم واست یه ذررره شده!

نگین:خاله منم دلم واست تنگ شده!

بدو بیا آپیدم![چشمک][خونسرد]

"نقد و بررسی کلیپ سوسن خانوم(طنز)"[نیشخند][خنده]

تنها ترین سردار پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:03 ق.ظ http://tanhasardar.tk

به گمانم نفسی فرصت دیدن داریم
تا ته کوچه فقط حق دویدن داریم
نشکند پشت دل از بار غم حادثه ها
مثل یک بید فقط حق خمیدن داریم

سلام نازی مثل همیشه قشنگ بود و جالب مثل مثل خودت وقت بخیر

نگار پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:47 ق.ظ http://negar177.blogsky.com/

عالی بود
خیلی خوشم اومد
مخصوصا جمله آخر
من همیشه تو پیچ بودم و نتونستم کسی رو بپیچونم!
اما تو خوب من رو پیچوندی...

آخه راست گفتم دیگه مرسی

نگار پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:52 ق.ظ

خیلی از نوشته هات خوشم اومد لینکت کردم نگین جان

نیلوفر پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:28 ب.ظ http://khoneye-dewdrop.blogsky.com/

____________$$$$$
___$$_________$$$
__$$$$_______$$$___$$$$$
_$$$$$$_____$$$___$$$$$$$
$$$_$$$$___$$$__$$$$____$
$____$$$$_$$$$_$$$
_______$$-$$$$$-$$----$$$$$
____$$$$$$$$$$$$_$$$$_$$$$$
___$$$$$$$$$$$$$$$$$_____$$$
__$$$__$$$$$$$$$$$$________$
_$$___$$$$$$$$$$$$$$$$$
$$___$$$$_$$$_$$$__$$$$$
$___$$$$___$$__$$$$___$$$
____$$$_____$$___$$$____$$
____$$______$$$___$$$____$
____$$_______$$____$$$
____$________$$$____$$
____ _________$$$____$
_____________$$$
_____________$$$ ســـــــلام عزیز
____________ $$$
____________$$$
___________$$$ من آّپـــــــــــــــــــــم
_________$$$$$
________$$$$$
______ $$$$$

حسین پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:29 ب.ظ http://ialone.ir

گچ صورتی ! دوره ما نبود !

به سلامتی

دکتر خوشگله پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:32 ب.ظ http://2ktor-khoshgele.blogfa.com/

سلام عزیزم

از لطفت ممنونم

یه مشکلی پیش اومده که اتا اطلاع ثانوی خیلی کم میام نت

یه روزی جبران میکنم

بوووس

بای

مرسی! امیدوارم زوووود بیای

نگار پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:56 ب.ظ

سلام
با همون اسم نگار
منم از آشنایی شما خوشحالم

کیانا پنج‌شنبه 14 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:50 ب.ظ http://namehayeekhatkhati.blogfa.com

باشه پس پیش به سوی جاده خاکی
من اسفندیم و تو !؟

پیش پیش پیش! با من یا تو؟؟

تک درخت تنها جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:32 ق.ظ http://kavirbienteha.blogsky.com

سلام نگین گلم
چقدر زیبا نوشتی نوشتی و تخیل موجود تو نوشتت خییییییییلی عالیه...
نتیجش چقدر نازه:من + تو = ما !
مرسی که اومدی پیشم

ممنونم از تعریفت

سینا جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:53 ق.ظ http://sina1.blogsky.com

بابت همه چیز ممنون و معذرت .

بابت همه چیز خواهش میشه و خواهش میشه

موچه کوچولو جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:26 ق.ظ

سلام بانو
مــسی که گوش زد میکنی بعضی چیزا رو
چشم اطاعت میشه
تکرار نمیشه

اوهوم

شیرین جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:15 ق.ظ http://www.shirinfz.blogfa.com

فوق العاده بود نگین جونم...ولی حیف که الان دیگه همه => من + تو= ما رو فراموش کردن...محور دید همه ی افراد شده صرفاْ منیت...
مثل همیشه زیبا بود...مرسی نگین جونم...

آره عزیزم! راست میگی.الان شده: من + تو = مـــن!!!
مرسی عزیزم

ashkan جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:33 ب.ظ http://alphabet1.blogfa.com

سلام.
شاید ذهنیتت راجب بنده عوض شد با مطلب ضد دین.مذهب.سنت.
به هر حال.
دوست داشتم بیای نظرتو بگی.
خوش باشی عزیز.

الان میام

سینا جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:48 ب.ظ http://sina1.blogsky.com

اول از این گله کنم که چرا آپ نمی کنی .
نوشته هاتو خیلی دوس دارم .
موزیکتم قشنگه.

مرسسسسسسسسسسی

موچه کوچولو جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:09 ب.ظ

بازم سلام
مـــسی لطف میکنی منت میذاری به من سر میزنی
راستی دختری با دامن حریر، حریر برای دامن شدن نازک نیست؟
کتون بهتر بودا
تازه عمرش هم بیشتر بود

الان تابستووووونه! برای شما دامن کتون سفارش میدم.خوبه؟

محمد جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:26 ب.ظ http://www.toxic.persianblog.ir

سلام عزیزم! از دلداریت ممنونم! ولی خوب بحث اینه که خودم همه ی این کارارو کردم ولی جواب نگرفتم! واقعآ م آوردم! یه جورایی توی کما هستم!
همین! بازم بهم سر بزن! از هم صحبتی باهات خوشحال میشم! بای

میدونم...سخته اما میشه!!
شاید اونطوری که باید نبودین و جواب نگرفتین

اول شخص ِ مفرد جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:12 ب.ظ http://holy-room.blogsky.com

ممنون که سر زده بودی !

وااای چقدر قشنگ نوشته بودی ! جدی میگم !
ولی من واقعا چند بار پای تخته تو یه مسائلی به همین سادگی از شدت استرس گیر کردم .. !!

من لینکت میکنم تا بهت دسترسی داشته باشم ..

اوهوم! خواهش میشه!!!
واقعا؟

مهشاد جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:19 ب.ظ http://www.mahshad1374.blogfa.com

========================================
=============###======##=======###======
=======#======##======##======###=======
======###=====#############==###========
========##=####===========#####====###==
========###===================######====
==###==##=======================###=====
===####===========================##=##=
====##====================###======###==
====#===================#######=====#===
===##===================########====##==
===#=====####===========#######======#==
===#======###==============##========#==
===##===========================#===##==
===##==========================#====##==
====##=======================##====##===
=====##==####============####=====##====
======##====##############=======##=====
=======###=====================###======
==========###===============###=========
============#################===========
===================###==================
===================###==================
==================###==============

مهشاد جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:21 ب.ظ http://www.mahshad1374.blogfa.com

سلام نگین جوون وبلاگت خیلی خیلی خوشگله من لینکت کردم خوش حال میشم بهم سر بزنی اگه دوست داشتی منو با اسم رویای خیس لینک کن

مرسی گلم...حتما

الهه ناز جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:29 ب.ظ

سلاااااااااااااااااااااااااااام!عزیزم!خوبی؟وای که چقد دلم واست تنگیده!نگین عاشقتتتتتتتتتتتم!کاش خودم باهات بودم میرفتم مساله رو حل میکردم!کاش باهم بودیم!آآآآآآ!حواسم نبود!ما همیشه با همیم!دستاتو محکم گرفتم!محکمه محکم!هیچ وقت ول نمیکنم!از موقعی که من یادمه تو همیشه قشنگ مینوشتی هرروز هم قشنگ تر میشه!راستی دیشب رفتیم!خیلی خوش گذشت !جات جیلی خالی بود به جات یه عالمه جییییییییییییییییغ زدم!تو چرا ج smsهای منو نمیدی خانوم گل؟4شنبه زود بیایا!بیا دوتایی روتخت میخوابیم!جامیشیم؟آقامونو چی کار کنم؟نگین یه عالمه حرف واست دام!دوست دارم عزیزم!به امید دیدارای زود زود

آره بخدا ! خب تو ریاضی فیزیکی اینا برات آسووونه دیگه
آره...از راهنمایی...یادته؟!
خووووب کردی!! بعدم من جیغام مثله تو نیست
عزیزم اس به مامانم میزنیا!!! حواست باشه
ای بی ادب!!! از این حرفا تو وب من نزن.من آبرووو دارم اینجا
۴شنبه ۳ اونجام! خوبه؟
یه وب بزن توووورووووخدا

نگین جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:10 ب.ظ http://www.negin-72.blogfa.com

دلم برای این اهنگ بسی تنگ شده بود اهنگ قبلی وبم بود
اما به نظر من من و تو هیچ وقت ما نمیشه
نمیدونم البته این نظر شخصی منه
راستی مرسی لطف داری

آخی...الهی...
آره عزیزم.هیچوقت نمیشه!!
منم ریاضیم خوووب نیس همینجوری یه چیزی نوشتم

یگانه جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 06:04 ب.ظ http://loue87.blogfa.com/

سلام نگین جوونم قربانت برم نفس کم اوردم تا خوندم //// فدات شم ذهن شیرین وپر ازخلاقیت را تحسین میکنم زیبا بود وخوندنی بانو //// دوستت دارم دلم برای تو لک زده بود جانممممم ///مراقب وجودنازت باش////// خونه فیروزهای هم متعلق به همه با معرفتهاست /////

ببخشید!! از این به بعد اکسیژن زاپاس میذارم
حرفات پر از انرژی مثبته

دختر شب های برفی جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:13 ب.ظ

کجایی نگین خانوم؟
خوش می گذره؟

نه عزیزم!!

اول شخص ِ مفرد جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:18 ب.ظ http://holy-room.blogsky.com

ممنون عزیزم . اگه زحمتی نیس با همین اسمی که برات کامنت میذارم ..

عشق ابدی جمعه 15 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:18 ب.ظ http://delshkasteh.blogsky.com

سلام نگین جووووووون
مرسی که سر زدی...(مطالب من به قشنگی تو نیست...آخه من زیاد اهل ادبیات و این چیزا نیستم الانم فقط به خاطر افشینم...)
خیلی زیبا بود...منو یاد دبیر دین و زندگیمون تو دبیرستان انداختی...وااااااااااای چقدر سیریش بوداما با دبیر ریاضیا شیش بودیم...
واقعا بهت تبریک میگم...خیلی زیبا مینویسی...
از این به بعد همیشه سر میزنم
بوووووووووووسسسسسسسسس

خیلی زیاد! از سیریش گذشته بووود!!! اما زنگای خوووبی بود.همش ۲در میکردیم
مرسی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد